جزیره ی شعر

متن مرتبط با «سنگین» در سایت جزیره ی شعر نوشته شده است

شب سنگین

  • امشب دلم خیلی گرفته خیلییی زیاداین اتفاق ناباورانه حالمو خیلی بد کرده، ازش پرسیدم حالتون؟ گفت خوبم، اما من خیلی بدبودم، مطئنم اونم خوب نبود، اما گفت خوبم، بعدش ی کم حرف زدیم، حالم خوب نشد، دلم بیشتر گرفت خداحافظی نکردم، فقط گفتم شبتون آروم بعدش نمیدونم چی شد،  گریه کردم خیلی  آخه حقش این نبود من همیشه ازاینکه خوشبخته خوشحال بودم، ی جور ایی خیالم راحت بود اما حالا اون احساس خوشبختی نمیکنه، ولی  ولی من یقین دارم اتفاقی که در شرف وقوعه به نفعشه، چون از خدا خیرشو خواستم، پس هرچی پیش بیاد خیر و صلاحش همونه... ,سنگین ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها